شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد باذل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
بسم رب الشهداء و الصدیقین بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با سلام و درود بر رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران امام خمینی. چندجملهای از وصایای خود را به شما ملت شهیدپرور ایران و مردم مبارز روستای مشکان اعلام میدارم. خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها درراه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند؛ این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
بسم رب الشهداء و الصدیقین بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با سلام و درود بر رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران امام خمینی. چندجملهای از وصایای خود را به شما ملت شهیدپرور ایران و مردم مبارز روستای مشکان اعلام میدارم. خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها درراه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند؛ این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دستهایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونینشهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشمها، دستها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشمهایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دستهایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونینشهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشمها، دستها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد هندی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندیزاده هدیه نمود. طنین زیبای اللهاکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندیزاده هدیه نمود. طنین زیبای اللهاکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
به یاد شهید فیروز منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای خدا فیروز قربانی شده گفتم شهیدان زنده اند آمده از جبهه کرب و بلا تـــابع فـــرمــان روح الله بـــدی در ره قرآن و دین فانی شده آسمان را اختری تا بنده اند جان خود کرده براه دین فدا فــانــی فـی الله در ایـن ره شدی ((( بود سربازی رشید و استوار قطعه قطعه گشت از کین پیکرش شد به میدان چون ابالفضل رشید شــد مــنـزه کشتــه در راه خــدا رفت از دشمن بر آرد او دمار داغ بر دل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای خدا فیروز قربانی شده گفتم شهیدان زنده اند آمده از جبهه کرب و بلا تـــابع فـــرمــان روح الله بـــدی در ره قرآن و دین فانی شده آسمان را اختری تا بنده اند جان خود کرده براه دین فدا فــانــی فـی الله در ایـن ره شدی ((( بود سربازی رشید و استوار قطعه قطعه گشت از کین پیکرش شد به میدان چون ابالفضل رشید شــد مــنـزه کشتــه در راه خــدا رفت از دشمن بر آرد او دمار داغ بر دل...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسن برزو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
زندگی در سایه آرامش و راحتی امروز من و شما مرهون آن دلاور مردانی است که خواب و آسایش را برخود نپسندیدند، حتی جان در این راه نهادند. حسن برزو یکی از آن مردان مردی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را پیشه خود ساخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
زندگی در سایه آرامش و راحتی امروز من و شما مرهون آن دلاور مردانی است که خواب و آسایش را برخود نپسندیدند، حتی جان در این راه نهادند. حسن برزو یکی از آن مردان مردی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را پیشه خود ساخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید نظر نمایانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زیباترین قصههای انقلاب اسلامی، حدیث عاشقانی است که به گرد شمع انقلاب، بالوپر را سوخته و خاکستر پسندیدند تا نشانی از آنان برای نسل آینده باشد. شهید نظر نمایانی از دلدادگانی است که اول مهر سال ۱۳۴۵ در نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و متدین چشم به جهان گشود. از همان کودکی با رنج و درد خو گرفت و به علت اوضاع خاص زندگی نتوانست به تحصیل بپردازد. از وقتیکه پاهایش توان رفتن و بازوانش توان برداشتن را یافت،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زیباترین قصههای انقلاب اسلامی، حدیث عاشقانی است که به گرد شمع انقلاب، بالوپر را سوخته و خاکستر پسندیدند تا نشانی از آنان برای نسل آینده باشد. شهید نظر نمایانی از دلدادگانی است که اول مهر سال ۱۳۴۵ در نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و متدین چشم به جهان گشود. از همان کودکی با رنج و درد خو گرفت و به علت اوضاع خاص زندگی نتوانست به تحصیل بپردازد. از وقتیکه پاهایش توان رفتن و بازوانش توان برداشتن را یافت،...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
دو گردان نیروی دیگر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر، همزمان با اجرای طرح «لبیک یا خمینی(ره)» بود. در حالیکه نیروهای شهرستان به استعداد یک گردان، در جمع رزمندگان گردان کمیل حضور داشتند و آن جانفشانیها را در عملیات خیبر نموده بودند. با اجرای طرح لبیک، دو گردان دیگر از مردم خوب و شهیدپرور نیریز اعلام آمادگی کرده و برای اعزام به جبهه سازماندهی شدند. یک گردان به فرماندهی سردار شهید علیرضا اکرامپور عازم جبهه و در منطقه عینخوش مستقر میشود و یک گردان دیگر هم...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر، همزمان با اجرای طرح «لبیک یا خمینی(ره)» بود. در حالیکه نیروهای شهرستان به استعداد یک گردان، در جمع رزمندگان گردان کمیل حضور داشتند و آن جانفشانیها را در عملیات خیبر نموده بودند. با اجرای طرح لبیک، دو گردان دیگر از مردم خوب و شهیدپرور نیریز اعلام آمادگی کرده و برای اعزام به جبهه سازماندهی شدند. یک گردان به فرماندهی سردار شهید علیرضا اکرامپور عازم جبهه و در منطقه عینخوش مستقر میشود و یک گردان دیگر هم...
به یاد شهیدان علی حداد و محسن کوهکن و حسن عباسی و هوشنگ جلالی و حسن تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
بر مزار شهدا لاله دمید شد بهاران و شقایقها دمید لاله های سرخ بر خاک شهید لاله زاران شد همه صحن چمن چاک زد سوسن دوباره پیرهن لاله های سرخ برخاک شهید باز شد چهره گل خون آلود طاقت از بلبل غمگین بربود لاله های سرخ زخاک شهید یکطرف نوگل خندان حداد از ستمکاری شیطان فریاد لاله های سرخ برخاک شهید بنگر محسن کوهکن دلشاد جنگ والفجر ترا باشد یاد لاله های سرخ برخاک شهید بوده در مکتب...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
بر مزار شهدا لاله دمید شد بهاران و شقایقها دمید لاله های سرخ بر خاک شهید لاله زاران شد همه صحن چمن چاک زد سوسن دوباره پیرهن لاله های سرخ برخاک شهید باز شد چهره گل خون آلود طاقت از بلبل غمگین بربود لاله های سرخ زخاک شهید یکطرف نوگل خندان حداد از ستمکاری شیطان فریاد لاله های سرخ برخاک شهید بنگر محسن کوهکن دلشاد جنگ والفجر ترا باشد یاد لاله های سرخ برخاک شهید بوده در مکتب...
به یاد شهید حاج مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
دررهقرآن فداشد ای عزیزان گوهری بود در راه خدا مقداد و سلمانی دگر نوجوان و با خدا اینگونه در راز ونیاز قامتش سرویکهآیدلاله نعمانبه سر سالکراهخداوعارفاهلکمالگشت دردانشگهصادق پذیرا بهر علم دید چون اسلام را اندر کف صدامیان بهرچشمکفرشدبستیرآن هم جانگزا درّ نابی بود در دریای عشق و معرفت بود اندرجبههچونمقدادوسلمــانمتقی باخروشوجوششمردانه اندرجبههها مرحبابراینجوانعارفپاکوشریف گرچهاندرراهدینهمچونبرادرشدشهیدخوانداندرمحضرپاک برادر درس عشق نازم آنعقلوکمالوحلموعرفانش بجان آفرینبرخونپاکشوآنهمهگرمیوعشق مرحبا بر مادر نیکو خصال و پاک او بنگرید ای مادران کار دلاور مــادرش ای جلالی ای...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
دررهقرآن فداشد ای عزیزان گوهری بود در راه خدا مقداد و سلمانی دگر نوجوان و با خدا اینگونه در راز ونیاز قامتش سرویکهآیدلاله نعمانبه سر سالکراهخداوعارفاهلکمالگشت دردانشگهصادق پذیرا بهر علم دید چون اسلام را اندر کف صدامیان بهرچشمکفرشدبستیرآن هم جانگزا درّ نابی بود در دریای عشق و معرفت بود اندرجبههچونمقدادوسلمــانمتقی باخروشوجوششمردانه اندرجبههها مرحبابراینجوانعارفپاکوشریف گرچهاندرراهدینهمچونبرادرشدشهیدخوانداندرمحضرپاک برادر درس عشق نازم آنعقلوکمالوحلموعرفانش بجان آفرینبرخونپاکشوآنهمهگرمیوعشق مرحبا بر مادر نیکو خصال و پاک او بنگرید ای مادران کار دلاور مــادرش ای جلالی ای...